سکوت...

سلام
خسته نباشید...
..............................................
آقا چه خبر؟
خوبید؟
سلومتید؟
خوب، حتما خوبید و دماغتون چاغه...
ما هم بد نیستیم...
.............................................
آقا در رابطه با اون موضوع که هیچی...
جالبه که بازم کنجکاو نشدی که قضیه چی بوده...
جالبتر اینکه می گی می خونم!!!
آخه بابا سوال با تاکید من رو نخوندی...
حتی ندیدی...
البته همونجوری که گفتم زور نیست!
از این به بعد هم سیاست بنده این است: سکوت...
ولی در رابطه با لاستیک...
مبارکه...
ایول!
خدا را شکر...
............................................
شکر خدا مثل اینکه رفتنی شدیم...
خوب!
جای شکرش باقیه!
فقط یه نکته ای هست...
بنده حقیر، خیلی مشتاقم، ولی....
آقا اگر این هفته نتونیم بریم، میره فکر کنم به سه هفته بعد!!
با عرض معذرت البته، چون می خوره به امتحانات و برنامه ریزی های تخمی دانشگاه!
خلاصه که همین...
دوستان هم که به قول شما جمعه همدیگه رو می بینیم...
کمال باید زنگش بزنیم، که من همون جمعه می زنم، ولی می دونم نمیاد، همین که گفته باشیم و رفع تکلیف شده باشه...
استاد رضا هم که هستند، رامین هم باید زنگش بزنیم...
البته اگر بیاد که چه بهتر...
ولی یحتمل سر کاره!
این از این!!
........................................
راجع به اطلاعیه:
بابا بی خیال...
این چیزا که مهم نیست...
مهم دور هم بودنه!
فکر کنم اینجا داره کم کم تبدیل میشه به میل.......
خوبه...
اسم جدید هم خوبه!
همین
.......................................
مهم:
آقا جمعه چه کنیم؟
رمضونه...
کی بریم بیرون؟
ساعت 8 تازه اذون میگن...
تا بخوایم بجنبیم می شه؟
نظرت رو بگو...
این هم پیشنهاد منه که اگه صلاح می دونید بزنیم به یه پارکی جایی...
که اگه بیشتر هم نشستیم مشکلی نباشه...
آخه فرض کن 9 بیایم!
تا میایم تکون بخوریم میشه 11 و با لگد پرتمون می کنن بیرون...
من تا عصری میام می خونم!
اگه زنده بودم البته...
همین
..........................................
عرض دیگری نیست
سلامت باشید
خدانگهدار
امضا ندارد

0 نظرات: