استعفا...

سلام
خسته نباشید
.....

خبر فوری: شاهزاده تاریکی استعفا کرد...
متن خبر: یکی از نویسندگان وب اکی سازی، ملقب به شاهزاده تاریکی از سمت خود در این وب استعفا کرد!

متن استعفای وی بدین شرح است:

بسمه تعالی
محضر ریاست محترم پایگاه اکی سازی
جناب مهندس
سلام علیکم
همانطور که مستحضرید، نویسندگی اینجانب در پایگاه های مختلف، از روی علاقه و صرفا جهت گذران وقت و تفریح می باشد. هر چند در آن بین، نکاتی آموزشی، اخلاقی، علمی و سیاسی هم بیان شود!
نیازی به توضیح نیست که بنده به رغم اینکه مدام نزدیک خط قرمزهای نویسندگی حرکت کرده ام، ولی به گواه تاریخ هیچ گاه پا را از خطوط اخلاقی فراتر نگذاشته بودم!
هدف بنده تخطئه پست قبلی شما نیست! و همانطور که خودتان بهتر می دانید، مدتیست که انگیزه نوشتنم را از دست داده ام!!
بنابر این در صحت و سلامت کامل استعفای خود را تقدیم می دارم...
امید که در این مدت مفید فایده بوده باشم، و اگر خاطر شریف مکدر شده به بزرگی خود ببخشید...
از همه ملت شریف و عزیزانی که قبلا مطالب حقیر را خوانده اند، و یا بعدا می خوانند هم حلالیت می طلبم!
انشاء الله که سالم و تندرست باشید
با تشکر قبلی
دوستدار شما
شاهزاده تاریکی


پیوست:
1. شاهزاده تاریکی در پایگاه خبری چرند نیوز با قدرت به کار خود ادامه می دهد
2. وی اعلام داشته به پایگاه سر می زند و مطالب آنرا مطالعه می کند

.....
خوب!
سلام مجدد
خسته نباشید
آقا پست جالبی نوشتید و عکس های عجیبی هم گذاشتید و جالبه که هنوز هم بازه و فیلتر نشده!!
باور کن خیلی لذت بردم!!
از اینکه بعد از مدتها اینهمه نوشتی...
و وقت گذاشتی...
چند وقت پیش یک مطلب نوشتم و ذخیره کردم!
چون اینترنت نداشتم....
حالا مطلب را تمام و کمال می گذارم!
اینترنت رو هم شارژ کردم...
و جالبه که وقتی تلفنی گرفتم، نزدیک به یک 128 هزار ریال اعتبار داشت!!
به هر حال بیست تومن شارژ کردم و شد 328 هزار...
همین

اصل مطلب گذشته:

سلام مهندس
الان که دارم می نویسم ساعت یک شب پنج شنبه است. چون اینترنتم تموم شده! و معلوم نیست کی بتونم این نوشته رو بگذرام روی اینترنت!
ولی می نویسم که یادم نره...
ببین اول از همه خوهش می کنم خیلی با دقت بخونی، چون برام مهمه...
بعد هم تصور کن!!
یعنی چیزایی رو که می نویسم رو توی ذهنت تصور کن...
اول از این خاطره شروع می کنم:
یک روز من با یکی از دوستام نشسته بودیم و راجع به سیاست حرف می زدیم. من توی فکرم یه حرفایی بود که نمی دونستم چه جوری بیانش کنم! در همین حین که توی فکر بودم دوستم پرسید به کی رای دادی، هاشمی؟ (دور اول ریاست جمهوری احمدی نژاد بود...) و من گفتم بله!!
باورت میشه؟ داری تصور می کنی؟ من!! گفتم بله... چرا؟ چون توی فکر دیگه ای بودم و اصلا حواسم نبود. دیگه تا آخر حرفام هم روم نشد و نتونستم که بگم من به دکتر احمدی نژاد رای دادم...
هر چند مهم هم نبود زیاد، ولی الان دو سه روزه که ماجرا رو بعد از چند سال برای همون دوستم تعریف کردم!!
خوب...
حالا می خوام ربطش بدم به سیستم آقا رضا و کاسپر و اینا...
بعد از اینکه سیستم رو از در خونه کمال گرفتیم، به کمال گفتم احتمالا کاسپر نصب کنم! که او گفت سی دیشو داره...
منم گرفتم! چون گفت جدیده، و بود!
_2010 زیاد قدیمی نیست. ورژن جدیدش تازه اومده احتمالا..._
به هر حال نصب کردم. ولی دیدم توی سایت 2011 و توی سی دی 2010...
گفتم لابد آپ دیتش فرق داره، تازه خود کمال می گفت آپ شدنش مشکله. که البته از برادرش می گفت...
بگذریم...
گفتم زنگ بزنم به تو...
توی سایت هم رفتم!
تو که پرسیدی دان کردی؟ من گفتم بله...
چون فکر کردم گفتی توی سایت رفتی؟ خوب رفته بودم. ولی درست و درمون نخوندم و خوب ملتفت نشدم...
به هر حال اینجا گفتم بله، وقتی چند تا جمله دیگه با هم حرف زدیم دیدم عجب اشتباهی کردم، و تا اومدم درستش کنم شما گفتی که سایت رو درست نخوندی و اینا...
که البته حق هم داری...
ولی اصلا اصل هدف من و اصل قضیه یه جورایی گم شد...
من می خواستم بپرسم بابا این ورژن قدیمیش رو چه جوری آپ کنم؟
که احتمالا شبیه به هم باید باشه...
یعنی شبیه به جدیدش!
ولی همونطوری که توضیح دادم اصلا از اصل قضیه پرت شدم و بحث رفت یه جای دیگه و مثل مرداب هرچی بیشتر حرف زدیم من بیشتر گیر کردم...
آخه فکر می کنی حاضر بودم به خاطر کاسپر 110 مگ دان کنم؟
اگه اینطوری بود میشستم بازی و فیلم مورد علاقم رو دان می کردم...
تازه اگر بشه...
که نمیشه و هی قطع میشه...
بگذریم!
سوال من این بود که:
کاسپر 2010 رو چه جوری آپ کنم؟
که پرسیدم:
کاسپر رو چه جوری آپ کنم... _لایسنس!!_
شما فکر کردی من 2011 رو دان کردم و پرسیدی:
سایت رو دیدی؟ یا از سایت گرفتی؟
و من توی فکر خودم بودم که تو الان می پرسی سایت رو خوندی و من باید جواب بدم که بله ولی چو 11 هست پرسیدم ببینم فرقی نداشته باشه...
بگذریم!
به هر حال از سوء تفاهمی که پیش اومده متاسفم!
و تاکید می کنم که هزار سال دیگه هم حاضر نیستم کاسپر نصب کنم...
و مطمئنم تو هم به زودی ازش دلزده میشی و عوض می کنی!!
شاید الان حرفم رو قبول نکنی ولی وقتی از نویی در اومد، می بینی که چقدر سنگینه...
_البته به شرط چاقو، یعنی ببخشید،زمان..._
معلومه که نرم افزار صد مگی از نرم افزار پنج مگی به مراتب سنگین تره!
ولش...
آقا یه چیز دیگه هم اینکه من دوست دارم سریع به نتیجه برسم!
البته فقط در زمینه کامپیوتر...
علاقه ای هم به خوندنش ندارم!
شاید مثل تو که به داستان و شعر و اینا زیاد علاقه نداری...
البته مطمئنم که داری...
اینهمه هم شعر حفظی...
حالا خودت از هرچیزی که خوشت نمیاد و نتیجش برات لازمه، استفاده کن و بزار به جای شعر توی جمله بالایی من!!
همین
برم دیگه!
الان دارم توی وردپد می نویسم!
احتمالا فردا برم اینترنت بخرم...
و شب بزارم توی سایت...
انشاءالله...
به امید خدا
فعلا خدافظ

اما راجع به قرار ملاقات هم فکر کنم که هفته دیگه در خدمت باشیم
چون این هفته دوتا امتحان دارم
آخرین امتحان من سیزدهم هست
به هر حال اگر شما وقت داشتید، مثل همیشه با جون دل در خدمتم
همینجا هم بگم که این پست یک شوخی صفر و یکی هستش...
بی جنبه بازی در نیاری
فقط حق داری حال کنی
همین

.....
شب و روز خوش
ایام به کام
خدانگهدار
شاهزاده تاریکی