سانشاین...

سلام
خسته نباشید
.............................................
بدون مقدمه:
ما که نفهمیدیم چی شد!!
البته نفهمی از ماست، شما ببخشید...
مگه میشه سکسولوژی نوشت و عکس گذاشت، ولی در عین حال یه جوری نوشت که کمتر در معرض فیلتر قرار گرفت؟
شوخی کردم بابا...
گرفتم، حله...
خیالت تخت!!
برای اینکه مطمئن بشی این عکس رو ببین:














خوب!
اون غلطک، شورای امنیت ملی نیست!!
شورای فیلترینگه...
و ما در حال فرار...
فکر کنم یه روزی لهمون کنه!!
البته خدا نکنه...
از این بحث کیری بگذریم!!
.......................................

روال کاری ما، از این به بعد:

1:
کبریت بی خطر...























2:
این دیگه آخرشه!!




























3:
این هم تقدیم به شما...
















همین...
..........................................

دوستان اسرار دارند که از محل ملاقاتمان عکسی بزاریم:
انشاء الله چندتا عکس توپ بگیریم، چشم!!
فعلا همین رو ببینید:
















البته با موبایل سرآشپز عکس گرفتیم، چون جالب نشد من دوباره کشیدم...
فقط دیوار باغ رو چون عجله ای کشیدم یه خورده بد شد!!
ببخشید...
از این هم بگذریم
..........................................

یادآوری:
دوست عزیز، فکر کنم اگر سری به آرشیو چرند بزنی، می بینی که خود من هم با این وضع مخالف بودم...
چرا؟
چون می خواستم چرند رو توی وب خودم لینک کنم!!
ولی نشد!!
دلیلش مهم نیست...
این یک طرف قضیه!!
طرف دیگه اینکه نمی خواستم با خودت فکر کنی که من آدم بی خودی هستم...
با تفکرات خاص...
خوشبختانه با شناختی که از هم داریم، مطمئنم اینجوری فکر نمی کنی!!
ولی خوب دیگه...
میدونی من کلا از خایه مالی بدم میاد!!
یه جورایی به قول دوستان آرمانی فکر می کنم...
تعریف از خود نباشه، ولی فکر کنم می خوام مثل سعدی فکر کنم!!
ببین، من معتقدم که هر کسی نظر خودش رو داره، اعتقادات خودش رو داره، دین خودش رو داره...
خوب، این چه اشکالی داره؟
هیچی...
الان شاید با خودت فکر می کنی که این بچه با این نظام موافقه، این نظام هم که هزار جور مشکل داره...
درسته، همونجوری که به علی هم گفتم من 10 درصد از همه تفکراتم رو به سیاست اختصاص دادم...
بله، این نظام هم خیلی مشکل داره، دزدی هست، زور گویی هست، نامردی و کثافت کاری هست، اونقدر که اگه من، با اینکه از هیچ چیز و هیچ جاش خبر ندارم، بخوام بنویسم، یه لیست بلند بالا میشه...
ولی معتقدم که انتخابم بین بد و بدتره!!
البته نه به این شدت...
اینجوری گفتم که خوب بفهمی و بگیری چی می خوام بگم...
ولش کن، داره سیاسی میشه...
..........................................

یه جور دیگه می گم:
ببین من با فیلتر موافقم!!
تعجب کردی؟
صبر کن...
دلیل دارم!!
و اونم بی جنبگی ما ایرونی هاست...
به نظرم سایت سکسی باید فیلتر باشه، چون هر بچه کون نشوری تا دستش به اینترنت برسه، اول میره سراغ سایت های جنسی...
یه سایت خارجی دیدم، فیلتر بود!!
سکسی...
باورت میشه؟
صفحه که باز میشد، نوشته بود این سایت متعلق به بالای 18 ساله، هستید؟
آره، یا نه...
اگه نه خدافظ شما، اگه آره هم در خدمتیم...
چقدر خوبه!!
نه؟
ولی اگه اینور باشه چی؟
از این هم بگذریم که خیلی طولانی شد...
.......................................

مختصر و مفید:
1. با محدودیت سایت ها موافقم، ولی با خفقان مخالفم!!
2. یا شوخی موافقم ولی با شکستن حرمت ها مخالفم!!
3. با جوونی کردن موافقم ولی با اذیت مردم مخالفم!!
4. با آزادی بیان موافقم ولی با توهین مخالفم!!
5. با مناظره موافقم ولی با جنگ و دعوا مخالفم!!
و...
..........................................

طولانی ترین پست:
فکر کنم این پست طولانی ترین پستمون بشه!!
باید توی گینس ثبت کنن!!
هنوز ادامه داره!!
...................................

چند خط درباره تو:
به نظرم تو خوب درک می کنی!!
شاید هم ناراحت میشی و هیچی نمیگی!!
دین:
ببین، دین من و تو فرق داره، ولی دلامون به هم نزدیکه...
دین یعنی همین، دین یعنی زندگی، دین یعنی محبت، دوستی، مهربونی و صد البته گذشت!!
دین یعنی پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک...
غیر از اینه؟
به خدا همه دین ها همینو میگن!!
البته با بیان و روش های متفاوت...
اصلا ذات آدم همین رو می خواد!
تفکر سالم، گفتار سالم، و کردار سالم...
بد فکر ترین آدم، وقتی کاری داره، میگرده یه آدم خوش فکر رو انتخاب می کنه:
پندار نیک...
بد دهن ترین آدم، ته دلش از آدم های خوش صحبت و کلا حرف دلنشین خوشش میاد:
گفتار نیک...
دزد ترین آدم، وقتی یه کاری داره، یا یه امانتی داره میره پیش یه آدم درست کار:
کردار نیک...
دین اسلام هم همینه، هزار جای قران گفته راستی و درستی...
روزی پنج بار توی نماز می خونیم که مهربونی، راستی و درستی، صداقت!!
ولی تا نمار تموم میشه یادمون میره...
این از دین!!
طرز تفکر:
من موافق نظامم و تو نگاه متفاوتی داری...
من تا به حال یه ذره هم از دستت ناراحت نشده، امید وارم تو هم نشده باشی...
من رای میدم، تو ممکنه ندی...
چه اشکالی داره؟
آزادی همینه دیگه...
تو ایران رو کاری ندارم، آزادی خود آدم رو منظورمه...
بدون تعارف می گم، شاید یکی از دور نگاه کنه بگه اینا چه اشتراکی دارن که با هم رفیقن، اونم با این شدت؟
ولی من فکر می کنم اونا به ظاهر قضیه نگاه میکنن...
اعماق وجود ما خیلی به هم نزدیکه!!
خیلی بیشتر از چیزی که فکرشو بکنی!!
باور کن...
برای مثال من توی تمام عمرم رفیق زیاد داشتم، ولی بخدا هیچکدوشون مثل تو نبودن...
دوستی های کیرم سیخی...
دوستی هایی که با یه حرف به هم میریزه!!
دوستی هایی که به خاطر یه مسئله کوچیک از بین میره...
خوب، شاید تو هم اینطور باشی...
مهم نیست، چون من مطمئنم تو هم همینطوری هستی...
چون دل به دل راه داره...
کم کم این بحثم جمع کنم!!
چرا صبح نمیشه پس...
بگذریم...
.......................................

توضیح:
عنوان بی ربط است و کیرم سیخی انتخاب شده!!
زور بخودی برای ربطش به مطالب پست نزنید...
......................................
امید وارم از خوندن این پست طویل خسته نشده باشی...
نمیدونم چی شد که اینهمه نوشتم!!
دارم فکر می کنم چه جوری این همه نوشته رو رنگی کنم!!
البته یحتمل تو که می خونی رنگی شده هست...
نزدیکای صبحه...
برم دیگه!!
اگر زنده بودیم، شب می بینمت...
همون طرفای 7:30 فکر کنم خوب باشه...
خبرت میدم...
همین
شب و روزت خوش
امضاء: کله قند

0 نظرات: