عجب دوری برداشتی...

سلام
خسته نباشید...
.........................................
پست اولت رو خوندم، کله کیری مثل اینکه دوروز بهت خندیدم، روت زیاد شده!!
می خوای مثل سنده بندازمت بیرون؟
شهریار:هیچ گوهی نیستی!
من: خودت هیچ گوهی نیستی!!
......................................
بله!
زنگ زدم، دوبار هم زدم، ولی مثل اینکه قسمت نبود...
من تا عصرش قرار نبود که بیام بیرون، یهویی شرایط عوض شد...
گفتم ببینم چه جوریه...
بگذریم!
موبایلم که گفتی نگم چی شده، ولی من میگم:
( چون میدونم داری از کنجکاوی می میری... )
شارژ باطریش تموم شده...
البته رفتم که شارژر بخرم، که به دلایل امنیتی پشیمون شدم...
همین...
......................................
صرفه جویی در وقت:
گوود نایت...
شب خوش
شاهزاده تاریکی

0 نظرات: